چقدر با هم فرق دارن آدما...
امروز انقدر خندیدیم با استاد...
۶تا مریض بیشتر ندیدیم...
اخرش گفت: امروز دکون(دکان!) خلوت بودا...
من گفتم : عوضش کلی خندیدیم...
گفت آره خندیدیم...خیلی خوش گذشت امروز...
کلا با اون یکی استادمون خیلی فرق داره...خیلی دلسوزه...نشده تا حالا یه مریض حتی با افسردگی ماژور بیاد توو و بی لبخند بره بیرون! البته به جز مریضایی که اورژانسی بستری میکنه.
امروز خیلی خندیدم....به کسی نخندیدیم...با مریضا خندیدیم...
امروز روز خوبی بود...
دارم وسوسه میشم که برم باهاش پایان نامه بردارم...!
سلام خوبی؟ غزالم بیا سر بزن
خوشحال می شم ببینمت لینکمو گذاشتی بگو منم بذارم
از همین خاک
سلام
موفق باشی
ای ول
بیا وبلاگ منم یه نگاهی بنداز
استادی که با دانشجو هاش راحته خیلی باهاش خوش میگذره