روزانه های غزل

یک غزل نا تمام

روزانه های غزل

یک غزل نا تمام

این روز را به خاطر بسپار...

امروز صبح توی مورنینگ... 

اپروچ به پره اکلامپسی رو رفتیم! 

خیلی چیزا یاد گرفتم. 

فردا امتحان دارم. 

نمیخوام بد بشه! 

راستی.امروز دو تا اتفاق خوب دیگه هم افتاد: 

۱. ۱۵+۱*=۱۶! 

۲. ۲ساعت صحبتیدی ام!!!!!با مشغولک! 

 

پ.ن: این پست صرفآ جهت یاداوری برخی مطالب در سالهای دور است و مختص نویسنده. و هیچ ارزش دیگری ندارد!

نظرات 3 + ارسال نظر
لیوسا سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:53 ق.ظ http://memorialist.blogsky.com

حتی ارزش نظر دادن؟

صبح صادق سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ http://30o3pol.mihanblog.com

سلام غزلم خوبی
خدا رو شکر که این بار خوشحالی
راستی بازم نگاه کن شاید پیداش کنی:)

خورشید سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:56 ب.ظ http://sn20.wordpress.com

واسه من ارزش داشت و خوندمش .امیدوارم امتحانت خوب باشه.
وقت کردی بیا بهم سر بزن.بابا ا دخترا باید هوای هم دیگه رو داشته باشیم یا نه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد